
بسمالله
شب سوم
سهساله بود که پدر رفت... دلش برای بابا تنگ شدهبود. عکسش را میگذاشت روی پایش و برای بابا لالایی میخواند. کوثر بابایی بود، مادر تعریف میکرد علیرضا با سوگند شوخی میکرد، سر به سرش میگذاشت. اما وقتی به کوثر میرسید، نازش را میکشید... وقتی گله میکردم، علیرضا میگفت کوثر فرق دارد...
راست میگفت، کوثر فرق داشت... بالاخره نه علیرضا جدایی را تاب آورد و نه کوثر توانست فراق بابا را تحمل کند... سهسال بعد، کوثر در آغوش پدر، آرام گرفت.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
پ.ن: شهید علیرضا برادران، عکاس خبرگزاری فارس، در سانحه سقوط هواپیمای c-130 ارتش، در شهرک توحید شهد شهادت نوشید. کوثر و سوگند یادگارهای علیرضا بودند. دوقلوهایی که بیش از همه چیز دوستشان داشت. سال ۸۷، در یک بازی با خواهرش، گوجهسبزی در گلویش پرید و به کما رفت. بعد از ۱۷ روز، جسم کوچک رفتن را به ماندن ترجیح داد و به دیدار پدر شتافت...
- تقویم نگاره
- ۱۳۲